اولین روز مهد رفتن پارسا
سلام نفس مامان....امروز صبح برای اولین بار رفتی مهد کودک
قبل رفتن کلی ذوق داشتی....لباس فرمتو پوشیدی وکلی خوراکی ریختی توی کیفت
اما..........توی مهد که رفتیم اولش خیلی خوب بودی ولی همینکه گریه های این سیناجونی رودیدی که دست خاله رو ول نمیکنه توهم شروع کردی به گریه
آخرش مجبور شدم شما دوتا رو ول کنم وبیام بیرون...........کلی اعصابم بهم ریخت تا اینکه خاله زنگ زد وگفت با مهد تماس گرفته وگفتن فعلا آرومین.....من واقعا شرمندتم گلکم که مجبورم بزارمت مهد...........ولی چاره چیه بلاخره که باید بری پس هرچی زودتر بهتر............الهی اونجا بهت خوش بگذره ودیگه گریه نکنی عزیزمامان
خیلی خیلی عاشقتم گلکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی