سلام عزیزکم .....امسال محرم یه حال وهوای دیگه ای برات داره...دو روره که مرتب اصرار میکنی ببریمت هیئت...اما متاسفانه هنوز هیئتی راه نیفتاده....دیروز ازصبح که پا شدی همش میگفتی لباس سیاهمو تنم کن که میخوام برم هیئت...... برا من وبابا تعیین تکلیف هم کردی....بابا باید با تو بیاد هیئت وزنجیر بزنه...منم باید تو خونه بشینم وبرا امام حسین گریه کنم خلاصه به ذوق هیئت رفتن مجبورت کردم حموم هم بری اما بعدش از ترس سرما خوردن با اجازت یه کمی بد قولی کردم ونبردمت بیرون وهمین شد که یه نیم ساعتی قهر کردی و گریه پشت گریه اما بهت قول میدم امروز حتما ببرمت البته اگه هیئتی باشه اینم عکسای حموم رفتنت با خوشحالی وذوق رفتن وگریه ات به ...